دولت یونانیِ باختر

ساخت وبلاگ
(ح. ۱۱۰–۲۵۰ ق.م. در حوزه‌های بلخ و بدخشان؛ ۱۶۰–۲۵۰ ق.م. در حوزه‌های هرات، بادغیس و کابل؛ ۱۱۰–۱۸۵ ق.م. در بقیهٔ نقاط کشور)
نوشتار اصلی: دولت یونانی باختر

خاورترین منطقه از دنیای هِلِنی (یونانی) سرزمین باختر (یونانی: Bactria؛ در شمال افغانستان) و سرزمین‌های شمالی آن (که در عصر باستان بنام سُغد، در تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان امروزی، شناخته می‌شد) - یکی از پیامدهای یورش اسکندر مقدونی به آسیا و گذر وی از افغانستان امروزی بود، که در طی این یورش لشکر وی دژهایی بنا کرده و سپاهیان یونانی و مقدونی و همه گونه کارکنان پشتیبانی - از معماران و پزشکان گرفته تا مدیران، هنرمندان، بازرگانان و حتی روسپیان - در سرزمین باختر برجای گذاشتند تا در این سرزمین برای مستقرشدن و ماندن در اواخر سدهٔ چهارم پیش از میلاد، زمانیکه اسکندر به‌سوی شرق و هند لشکرکشی می‌کرد، آماده شوند. در دو سده پیش از یورش اسکندر در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، سرزمین باختر یکی از ساتراپی‌های (پارسی باستان: خَشثَرپاوه، "استان") مهم امپراتوری هخامنشیان (۳۳۰–۵۵۹ ق. م) و، پیش از آن، بخشی از امپراتوری ماد (۵۵۹–۷۲۸ ق. م) بود.

در دوران باستان، دشت‌های وسیع حاصلخیز باختر که از سرازیری‌های شمالی هندوکُش تا آمودریا (یونانی: Oxus) گسترده بودند، و مراکز مهم بازرگانیجاده ابریشم بوده و ذخایری غنی از طلا، نقره و لاجورد را در کوهستان‌های مجاور جای داده بودند، این سرزمین را یکی از ساتراپی‌های مهم و پُرارزش هخامنشیان تبدیل کرده بودند. در میان هیئت‌های خراج‌دهندگان در سنگ‌نگاره‌های کاخ آپادانا در تخت جمشید (یونانی: Persepolis؛ در اوایل سدهٔ پنجم ق. م)، هیئت باختری‌ها در حال ارائه جام‌های طلایی بعنوان خراج به شاهنشاه هستند. این با هیئت‌های دیگر از ساتراپی‌های دیگر بسیار متفاوت است، که هدایایی چون پوست جانوران، ظروف سفالی و دام را هدیه می‌دهند. از آنجا که اسیران یونانی که در نبردهای هخامنشیان و یونانیان در سده‌های پنچم و چهارم پیش از میلاد به‌اسارت گرفته می‌شدند، به سرزمین باختر تبعید می‌شدند، جمعیت بومی این سرزمین از قبل شمار زیادی از یونانیان را پیش از رسیدن اسکندر به آنجا در ۳۲۸–۳۲۹ پیش از میلاد در خود جای داده‌بود. این یونانیانِ باختری که در نبرد سخت شده بودند، اغلب توسط هخامنشیان در نبردهای بزرگ استفاده می‌شدند و توسط اسکندر در لشکرکشی‌هایش در مشرق‌زمین به‌خدمت گرفته می‌شدند، ستون اصلی نیرویی را تشکیل می‌دادند که بر سرزمین خاور در اواسط سده سوم تا نیمهٔ دوم سدهٔ دوم پیش از میلاد چیره شد. یونانیانِ باختر تحت رهبری سربازان پیشین اسکندر و بازماندگان آنها یک دولت پادشاهی الهام‌گرفته‌شدهٔ هِلِنی (یونانی) در قلب آسیای میانه تأسیس کردند. در بلخ (یونانی: Bactra)، پایتخت یونانیان دژهای بجای‌مانده از عهد سلوکیان و بناهای سبک هِلِنی زیادی وجود داشت. سرستون‌های کُرینتی که برای تزئین قصرهای چندستونه بکار برده می‌شدند، و در بلخ کشف شده‌اند، مربوط به همین دوران اولیه هستند. یونانیانِ باختر از ضعف سلوکیان حاکم بر باختر که برای دفاع از سرزمین‌هایشان در مشرق‌زمین در مصر مصروف نبرد بودند، فرصت را غنیمت شمرده و تحت رهبری دیودوت (یونانی: Diodotus)، ساتراپ (شَهرَب یا والی) باختر اعلان استقلال کردند.

سکهٔ دیودوت یکم، بنیان‌گذار دولت مستقل یونانی باختر، قدمت سکه حدود ۲۴۵ پیش از میلاد، کتابخانه ملی فرانسه، بخش مدال‌ها (Cabinet des Médailles). گفتنی‌است که زمانی مجموعهٔ مشهور ۳۵۰۰۰ سکه‌ای (مشمول سکه‌های دورهٔ یونانیانِ باختر) در گنجینه‌های موزیم کابل موجود بوده که در طول سه دهه جنگ‌های داخلی بیشتر آن به غارت رفته و اکنون شمار اندکی از آن باقی مانده‌است.[۴۶]

دیودوت در سال ۲۵۶ پیش از میلاد، آنتیوخوس دوم (Antiochus II)، امپراتور سلوکی را کنار گذاشته و پس از شنیدن اعلان استقلال متحد خود، آندروگوراس(Andragoras) در سرزمین پارت (Parthia)، خود را پادشاه خواند. اما بزودی آندروگوراس توسط اَرَشک، رهبر قوم پارت سرنگون شده و ارشک امپراتوریاشکانیان را در ایران بنیان‌گذاری کرد، که بدینصورت، کنترل باختری‌ها را بر تجارت زمینی در امتداد جاده ابریشم تضعیف می‌کرد و عملاً ارتباط یونانیان در باختر را با دنیای هِلِنی در مدیترانه قطع می‌کرد. دیودوت دوم جانشین پدرش شد، و او هم بدست اوتیدموس (Euthydemus؛ فرمانروایی: ۲۰۰/۱۹۵–۲۳۰ ق. م) برافتاد. طبق منابع تاریخی، اوتیدِموس پس از دست‌یافتن به تاج و تخت دولت یونانیِ باختر، سپاهی متشکل از ۱۰۰٫۰۰۰ سوارکار را گرد آورده و با سپاه نیرومند سلوکی در شمال‌غرب افغانستان درگیر شد. اوتیدِموس با عقب‌نشینی به دژ خود در باختر، از محاصره‌ای سه ساله (۲۰۵–۲۰۸ ق. م) توسطآنتیوخوس سوم، جان سالم بدر برد. این دشمنی سرانجام با امضای معاهدهٔ صلح که استقلال دولت یونانیِ باختر را به رسمیت می‌شناخت، خاتمه یافت. اواخر فرمانروایی اوتیدِموس در حدود ۱۹۵–۲۰۰ ق.م. تقریباً با حملهٔ باختر به هند، در دورهٔ پادشاهی فرزند و جانشینش، دِمِتریوس یکم (Demetrius I) مصادف است. هند که پس از مرگ آشوکای بزرگ (فرمانروایی: ۲۳۲–۲۷۲ ق. م) در هرج و مرج بسر می‌برد، پاداشی بزرگ برای یونانیانِ باختر بود. دمتریوس نخستین پادشاه یونانیِ باختر بود که به هندوکُش دست یافت، کوه‌هایی که مدتها همانند یک دیوار، باختری‌ها را در شمال و فرمانروایان مائوریایِ هند را در جنوب از هم جدا می‌کرد. وی در حدود ۱۸۵ پیش از میلاد از هندوکش عبور کرده از راه کابل و قندهار رهسپار جنوب شد، و در پاکستان امروزی (جاییکه وی پایتختی درتاکسیلا تأسیس کرده و در آنجا سکه‌های فراوانی از وی یافت شده) با مائوریاهای جنگید و سپس بسوی هند تاخت. طبق سنگ‌نوشتهٔ هاتیگومفا (Hathigumpha؛ "غار فیل")، در اودایاگیری هند، که گفته می‌شود در حدود ۱۵۷ پیش از میلاد کنده‌کاری شده، پادشاه یاوانائی (یونانی) بنام دِمِتریوس سپاهیانش را عازم شرق هند، و احتمالاً تا شهر راجاگریها کرد، پیش از آنکه به‌سوی غرب عقب‌نشینی کند. دِمِتریوس که در نبرد شکست نخورده بود، پس از مرگش عنوان آنیکِتوس (Aniketos؛ "شکست‌ناپذیر") را بر روی سکه‌های ضرب‌شده توسط آگاتوکولِس (Agathokoles)، یکی از بازماندگان دولت یونانی هندخویش کسب کرد. دمتریوس در این پیشروی یونانیِ هند را در خاورترین کرانه‌های دنیای هِلِنی تأسیس کرد، و در آن یونانیان برای دوصد سال آینده فرمانروایی کردند. (حضور یونانیانِ هند در شمال‌غرب هند، شمال پاکستان، و شرق افغانستان تا سقوط آخرین امیرنشینانِ کوچک توسط کوچ‌نشینان سکائی در حدود ۲۰ پیش از میلاد دوام کرد)

دِمِتریوس که قادر نبود بر تمامی سرزمین‌هایی که تصرف کرده بود فرمانروایی کند، متصرفاتش را در دره کابل و منطقهٔ قندهار (شامل شهرهایی چون دِمِتریاپولیس (Demetriapolis) و اَلِکساندروپولیس (Alexandropolis)، که احتمالاً قندهار امروزی باشد) به برادرش آنتیماخوس یکم (Antimachus I) داد. انتیماخوس در حدود ۱۷۱ پیش از میلاد در طی یک کودتا بدست فرمانروایی ستمگر بنام اوکراتید (Eucratides؛ فرمانروایی: ۱۴۵–۱۷۱ ق. م) سرنگون شد. اوکراتید پس از رسیدن به تاج و تخت، خود را، آنطور که بر روی سکه‌هایش نوشته شده، مِگاس (Megas؛ "بزرگ") خواند. سکه‌های اوکراتید یکی از بزرگترین سکه‌های ضرب‌شده در عصر باستان هستند. اوکراتید که به باختر کفایت نمی‌کرد، به‌سوی خاور و به هند لشکر کشید و برای کسب قدرتی در قلمرو دولت یونانیِ هند با این فرمانروایان یونانیِ هند درگیر شد: آپولودوتوس یکم (Apollodotus I)، آنتیماخوس دوم (Antimachus II) و مِناندِر یکم (Menander I). پیشروی‌های اوکراتید در هند بر روی سکه‌های بیشمار دوزبانه (حک شده به یونانی و پالی) دیده می‌شود. بگفتهٔ ژوستین (Marcus Junianus Justinus) وقایع‌نگار رومی در سدهٔ سوم میلادی، اوکراتید بدست فرزندش (یا اوکراتید دوم یا هِلیوکلِس یکم/Heliocles I) بقتل رسید، که به نقل از ژوستین "با ارابه از روی خون پدرش گذشت." این قتل جنگ‌های داخلی را دامن زد، که به تضعیف فرمانروایی یونانیانِ باختر منجر شد. بازماندگان اوکراتید - اوکراتید دوم و لیوکلِس یکم (۱۳۰–۱۴۵ ق. م) - آخرین پادشاهان یونانیِ باختر بودند که نتوانستند از پیشرفت قبایل یوئه‌ژی از سوی شمال جلوگیری کنند.

آی‌خانم (نامی است اُزبکی، «ماه‌بانو»؛ احتمالاً همان شهر باستانی اسکندریه بر روی آمودریا/Alexandria on the Oxus، و بعدها اوکراتیدیه/Eucratidia): شاید یکی از بزرگترین شهرهای «هزار شهر باختر»، که ما تا امروز می‌شناسیم، آی‌خانم باشد، که در محل پیوندگاه رودهای آمو و کوکچه در نزدیکی مرز تاجیکستان، در شمال افغانستان، بنا شده‌است. در ابتدا ساحهٔ یک دژ بنام اسکندریه بر روی آمودریا (Alexandria on the Oxus) در ۳۲۸–۳۲۹ پیش از میلاد توسط سپاهیان اسکندر مقدونی بنا شد، این ساحه بعدها مستعمره‌ای یونانی شد که در آنجا سربازان و بخشی از شمار زیاد همراهان اسکندر ماندند و مادامیکه اسکندر به لشکرکشی‌هایش در هند ادامه می‌داد، آنان در دشت‌های آسیای میانه دولتی یونانی بنیان گذاردند. در ۱۵۰ سال بعدی، این دژ بتدریج وسعت پیدا کرد تا اینکه ردیف بناهایی در امتداد سواحل جنوبی آمودریا در آن افزوده شد. نقشهٔ ساختمانی آی‌خانم شامل یک قصر شاهی، گنج‌خانه، حوض‌های آب‌بازی (استخرها) و فواره‌ها،پیش‌دروازه (Propylaea؛ سازه‌هایی به‌صورت راهرویی ستوندار و سرپوشیده متشکل از ۱۱۸ سرستون کُرینتی (Corinthian) که به‌عنوان دروازهٔ آغازین برای ورود به مکان‌های مقدس در یونان باستان ساخته می‌شد)، یک کتابخانهٔ شاهی، یک ورزشگاه (gymnasium) که وقف هراکلس (نام یونانی: Herakles؛ نام رومی: Hercules؛ نام قهرمان اسطوره‌ای یونان و روم باستان فرزند خدای زئوس وآلکمنه)، انبارخانه‌هایی برای جای‌دادن طلاها و سنگ‌های قیمتی که از کوه‌های مجاور استخراج می‌کردند. اجناس نفیس که از طریق تجارت و غنایم جنگی بدست می‍آوردند، و همچنین گورستانی (necropolis) برای تدفین مُردگانشان. ردیف بناهای ساخته‌شده در امتداد ساحل آمودریا از روی سبک یونانی آکروپولیس (Acropolis؛ به یونانی قدیم: بلندشهر یا دژشهر) و تئاتر بزرگ یونانی (بزرگترین نوع آن در مشرق‌زمین، حتی بزرگتر از همتای بابلی‌اش) بنا شده‌بودند. در آنجا یک «شهر زیرین» بود که با دیوارهای دفاعی هراس‌انگیزی (که باروی آن بیش از ۹ متر ارتفاع و ۶ تا ۸ متر ضخامت دارد) محافظت می‌شد و محلهٔ مسکونی برای نُخبگان با ۵۰ یا بیشتر خانهٔ مجلل (با سبکی یونانی و سنگ‌فرشی از معرق‌کاری (mosaic) و تسهیلات رفاهی شامل سامانه‌های گرم‌کنندهٔ آب). خانه‌ها (که به احتمال زیاد یونانیان را در برخی مناطق از غیر یونانیان جدا می‌کرده) در جنوب دامنهٔ تپه پراکنده شده‌بودند و برای اسکان دادن هزاران باشنده، سرباز، مدیر، هنرمند و هر پیشه و حرفهٔ دیگری که معمولاً در شهری پُررونق در خود یونان یافت می‌شد، بنا شده بودند. آی‌خانم خاوری‌ترین شهر یونانی در دنیای هِلِنی بود، که احتمالاً در دورهٔ فرمانروایی اوکراتید، اوکراتیدیه (Eucratidia) نامیده می‌شد. راهرو اصلی که از برج و باروی آی‌خانم می‌گذشت، بر روی خیابانی بزرگ به درازای شهر زیرین باز می‌شد. در جانب چپ، تئاتر یونانی ۵۰۰۰ تماشاگر را بر ۳۵ ردیف جای می‌داد. در فواره‌های نزدیک به تئاتر، درونمایه‌های الهام‌گرفته‌شده از هنر تئاتر همچون ماسک‌های آب‌پران (gargoyle؛ از آنها در حوض‌های آب به‌عنوان فواره استفاده می‌شده) موجود بودند. در کتابخانه، باستان‌شناسان بقایای نوشته‌های سوفوکل (Sophocles؛ یکی از تراژدی‌نویسان یونان باستان) را یافتند که از یونان وارد شده‌بودند. آنطرفتر در پایین خیابان اصلی سربازخانه‌ای بزرگ که می‌توانست هزاران سرباز - نیروی حراستی برای محافظت ار سرحدات وسیع باختر - را در خود جای دهد.

تختِ سنگین: در سمت شمال آمودریا چند کیلومتر در شمال سرحد تاجیکستان و افغانستان، در غرب آی‌خانم، باستان‌شناسان ساحه‌ای کوچکتر، بجای‌مانده از دورهٔ هِلِنی متعلق به سده‌های سوم و دوم پیش از میلاد، که به همان اندازهٔ آی‌خانم دارای اهمیت است کشف کرده‌اند: نیایشگاهی که در بین مردمان محلی آنجا بنام تخت سنگین مشهور است. این ساحه ترکیبی از معبدی یونانی وآتشکدهٔ زرتشتی بوده، که نمایانگر این واقعیت است که در باختر دورهٔ هِلِنی (یونانی) دو رسم و سنت وجود داشته‌است. در تختِ سنگین شمار زیادی سکه (هدایای اهداشده به معبد) و تندیس‌ها و سردیس‌های رئالیستی چشمگیری کشف شده‌اند: سردیس‌های رنگ‌آمیزی‌شده ساختِ محلی از مردان و موبدان، تندیس‌های مرمرین ساختِ محلیِ مردی شبیه به اسکندر مقدونی (با کلاه‌خودیبا نقشی از شیر) و تندیس یونانی مارسواس (Marsyas؛ در اسطوره‌های یونان، نوازنده فلوت است)، که احتمالاً مقصود از یک آیین محلی بوده، در داخل معبد پیدا شده‌است.

۲۵۰–۱۲۵ پیش از میلاد: دیودوت یکم (Diodotus I)، والی سلوکی باختر، اعلان استقلال می‌کند؛ در آن زمان باختر به یک سرزمین شهرنشین (مدنیت) عمده تبدیل شده بود (که در نوشته‌های باستانی به عنوان 'سرزمین هزاران شهر' آمده) و یکی از ثروتمندترین شاهنشاهی‌های آسیا بشمار می‌رود.

۲۴۵ پیش از میلاد: در فلات ایران، اَرَشک، رهبر اشکانی ساتراپ سلوکی را شکست می‌دهد، استقلال بدست می‌آورد، و بدین‌ترتیب ارتباط یونانیان باختر را با سرزمین مادریشان یونان قطع می‌کند.

۲۳۰ پیش از میلاد: دیودوت دوم، جانشین دیودوت یکم، توسط اوتیدِموس (Euthydemus)، ساتراپ یونانی سُغد عهد سلوکیان، از اریکهٔ قدرت پایین کشیده می‌شود.

۲۱۰ پیش از میلاد: آنتیوخوس سوم (Antiochus III)، فرمانروای سلوکی، به بلخ (Bactra) حمله می‌برد؛ محاصرهٔ سه ساله پی می‌گیرد؛ اوتیدِموس، جانِ سالم بدر می‌برد.

۲۰۶ پیش از میلاد: آنتیوخوس استقلال باختر را به رسمیت می‌شناسد.

۲۰۰–۱۸۰ پیش از میلاد: دمتریوس یکم (Demetrius I)، فرزند و جانشین اوتیدِموس، قلمرو فرمانروایی را از شرق ایران تا هند می‌گستراند؛ یونانیِ هندیونانیِ هند در قلب آسیای میانه ظهور می‌کند.

۱۷۰–۱۴۵ پیش از میلاد: اوکراتید یکم (Eucratides I)، پادشاه یونانیِ باختر، سلسلهٔ اوتیدِموس را برهم می‌چیند و با هند علیه ظهور یونانیِ هند اعلان جنگ می‌کند، و در این راه منابع باختری را تا آخر مصرف می‌کند. اوکراتید عمدتاً بر روی سکه‌های پُر زرق و برق که در پایتختش اوکراتیدیه (آی‌خانم) ضرب می‌شد، ترسیم شده‌است.

۱۴۵ پیش از میلاد: پس از مرگ اوکراتید، یونانیانِ باختر بخاطر حملهٔ کوچ‌نشینان آسیای میانه (یوئه‌ژی‌ها (Yuezhi)، تُخاری‌ها (Tocharians) و سکاها (Scythians)) تضعیف می‌شوند، بتدریج بسوی جنوب هندوکُش و شرق بسوی پاکستان امروزی و هند مهاجرت می‌کنند، و دولت هندویونانیشان را در آنجا مستحکم می‌کنند.

۱۴۵–۱۳۰ پیش از میلاد: فرمانروایی یونانیان در باختر توسط هِلیوکلِس یکم (Heliocles I) منقرض می‌شود.

Yellow cartouche

▼ ۱۰۰ ق.م. - ▲ ۲۰۰ ق. م

Red cartouche

▼ ۵۰ ق.م. - ▲ ۱۰۰ ق. م

Red cartouche

▼ ۱۰۰ میلادی - ▲ ۵۰ ق. م

Red cartouche

بین سال‌های ۲۰۰ قبل از میلاد تا ۱۰۰ میلادی، امپراتوری‌ها، اقوام و دولت‌های مختلفی برای تشکیل دولت‌های مستقل خود در افغانستان با هم به رقابت می‌پرداختند.

نوشته شده توسط فخریه در سه شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۶ |
فرمانروایی مائوریاها در افغانستان...
ما را در سایت فرمانروایی مائوریاها در افغانستان دنبال می کنید

برچسب : دولت,یونانیِ,باختر, نویسنده : fakhrya بازدید : 230 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 5:40